پيام
+
وقتي از مادر متولد شدم صدايي در گوشم طنين انداخت كه بعد از اين با تو خواهم بود به او گفتم:تو كيستي؟گفت:غم فكر كردم غم عروسكي خواهد بود كه من بعدها با او بازي خواهم كرد ولي بعدها فهميدم كه من عروسكي هستم در دستان غم...
دكتر زينب
90/12/21
*تنها بهار*
...
هانيه حسيني
ديگــر با عروسک هايــــم بازي نمي کنـــم ... بزرگ شـــدم !
خود عروســـکي شــــدم،....
آنقــــدر بازي ام دادنـــد
که قلـــبم با تــکه پارچــه هايـِـــ رنگارنگ وصله خورده اســـت…
لااقـــل ، تو ديگـــــر قلــــبِ پارچـــه اي ام را پــاره نکـــن .....
*تنها بهار*
ممنونم دوست من...
هانيه حسيني
:))